جدول جو
جدول جو

معنی قلعه چشمه - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه چشمه
(قَ عَ چُ)
دهی است از دهستان جهانگیر بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز، واقع در 35هزارگزی باختر مسجدسلیمان و 5هزارگزی خاور شوسۀ مسجدسلیمان به لالی. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری و مالاریایی است. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل آنان کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه شوسه دارد. ساکنین از طایفۀ هفت لنگ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ خَ فَ)
قلعه ای محکم است در میان عمارتها و هوای آن معتدل است و آب مصنعه دارد. (فارسنامۀ ص 159) (نزهه القلوب ص 133)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تَ)
دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام، واقع در 13هزارگزی شمال باختری دره شهر و کنار جنوب راه مالرو ایلام. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 338 تن است. آب آن از رود خانه صیمره و محصول آن غلات، لبنیات، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نَ مَ)
در حلب واقع است. این قلعه و قلعۀ حمیص و راوندان برای دفع ارمن و تاتار بنا شده است. (نخبه الدهر دمشقی ص 206)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ چِ مِ قَ عِ بِ)
دهی از دهستان خرق بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 36 هزارگزی باختر قوچان و 16 هزارگزی جنوب شوسۀ عمومی قوچان به شیروان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنه 357 تن. آب آن ازچشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ رَ)
دهی است از دهستان بریاجی بخش شهرستان مهاباد، واقع در 7500گزی جنوب باختری سردشت و 5هزارگزی جنوب شوسۀ سردشت به مهاباد و کوهستانی و جنگلی و معتدل سالم است. سکنۀ آن 210 تن است. آب آن از رود خانه سردشت و محصول آن غلات، توتون، کتیرا، مازوج و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
از دههای تنکابن است. (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 145)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان، واقع در 6 هزارگزی خاور نجف آباد متصل بشوسۀ اصفهان به نجف آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 1003 تن است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، بادام، حبوبات، انگور، سیب زمینی، هندوانه، پسته، هلو، زردآلو، گوجه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است، دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(گُ لَ / لِ چَ مَ / مِ)
دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد که در 42هزارگزی شمال باختری فریمان واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنۀ آن 44 تن است. آب آنجا از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ چِ)
دهی است از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 25هزارگزی خاور لردگان و 6هزارگزی راه لردگان به پل کره. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 184 تن است. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی محلی، جاجیم و قالی بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عِ ؟)
دهی جزء دهستان اراضی نیزار از بخش مرکزی شهرستان قم. این ده در 40هزارگزی جنوب باختری قم قرار دارد. موقع جغرافیایی آن جلگه کنار رودخانه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 250 تن است. آب آن از رود خانه قم و محصول آن غلات، پنبه، انار و انجیر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا